ـــقـافلـهـــــ

پخش و پلا نگاری مـــــــــــــــن

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فتنه 88» ثبت شده است

در روز عاشورا سوت میزنند و کف می زنند!

آیا خداوند عادل است؛ که مردم سال 61 هجری را با امتحانی به نام عاشورا بیازماید و مردم سال 88 را با نماز و روزه و هر چیز دیگر یا حتی امتحانی در سطح همان عاشورا با همان شرایط؟

قطع به یقین نخواهد بود، چرا که درک مردم نسبت به آن سال رشد کرده و صد البته امتحان تکراری شده است.

حال این سوال پیش خواهد آمد که پس امتحان ما چیست؟

و اما جواب اینکه امتحان ما سخت تر و پیچیده تر خواهد بود، اما با نگاهی به واقعه عاشورا می فهمیم که باید شمر زمان را پیدا کنیم، عمر سعد را هم.

شمر سال 61 هجری با تمام نحسی و زشتی کردار به اسم اسلام و نظام اسلامی و جهاد فی سبیل الله به جنگ با امام حاضر رفت و به قتل رساندش و با همین ظاهرسازی مردم را به میدان کربلا کشاند.

بگذاریم و بگذریم...

و اما مردم سال 88 هم باید امتحان می شدند و شدند.

و آیا به نظر شما آنهایی که در روز عاشورا به پرچم و عزاداران امام حسین(ع) رحم نکردند اگر امامشان حاضر بود به او رحم می کردند؟؟؟

و در اینجا دو موضع مطرح است که این منافقان به نظام اسلامی که به حرمت و بیرق مشکی عزای امام حسین (ع) رحم نکردند؛

یا کرده خود نظام بود که از آن به "خودزنی" تعبیر می شود و یا اینکه این منافقان و حرمت شکنان هیچ ارتباطی با "میر حسین موسوی" نداشته و ندارند.

اما این دو گزاره و موضع به راحتی توسط یکی از سران فتنه تعیین جهت شده و روشن می شود، آنجا که "میرحسین موسوی" می گوید:"شاهد مردم خداجوی بودیم" و جای هیچگونه ابهامی نمی گذارد که این دو گزاره مردود و نهایتا حرمت شکنان عاشورا همان هواداران و سینه چاکان "میرحسین موسوی" بوده اند.

 و چه زیبا دید این روزها را پیر جماران که فرمود:"سوت می زدند و کف می زدند آن هم روز عاشورا"


۰۹ دی ۹۳ ، ۱۰:۲۴ ۰ نظر
رضا تائب

شیخ نگاشت...

امروز شیخ رضا در پی ما وقعی جانکاه سر به جیب مراقبت داشت که ناگاه نعره بر آورد  "اُرِکا".

مریدان جملگی در کار شیخ مانده و مبهوت جلالش به او خیره شده.

شیخ رضا این مرید را گفت آن صندوق بیاور.

این ، آن بیاورد و شیخ رقعتی بیرون کشید و بازخواند و مریدان را گفت چراکه امتحانات نزدیک و در طول ترم به بطلان گذشته و قدمی پیش نرفته و از سویی دروس تلنبار شده شیخ احساس میکند کمی درس بخواند خداوند تبارک و تعالی قهرش نیاید.

پس شیخ بر آن شد تا پستی روانه وبلاگش کند که کار ده پست به تنهایی کرده باشد تا اگر مدت مدیدی زیق وقت او را امان به روز کردنش نبود خوانندگان این اثر نگویند شرم باد این پیر را...

پس اول پست آن باشد که انگشت سبابه امان را تا ته تو چشم معدود فتنه گران و سران ملعونش کرده بلکه عبرتی باشد بر دگران و در این باب پوستر ناقابل نیز صله ایست از جانب شیخ رضا بر مریدان که در ذیل آمده...



دوم پست را مختصر و مفید گویم و این باشد که ایام بر شیعیان تسلست باد...

و دیگر پست این باشد مریدان جملگی را لازم دانسته تا که بر شیخ خود دعا نموده که نصرت یابد در امتحانات بر اساتید:)


۰۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۶ ۲ نظر
رضا تائب