ـــقـافلـهـــــ

پخش و پلا نگاری مـــــــــــــــن

۱۶ مطلب با موضوع «بی ربط نوشت» ثبت شده است

سکانس اولیه خلقت!



اگر اهل فیلم سینمایی و کلا فیلم باشین دقیقا میفهمین چی میگم...
این یک تکنیک سینمایی قشنگ هست که اول فیلم با نشون دادن یک سکانس مختصر سعی میشه رویه کلی فیلم رو برسونه اگر چه ممکنه تا انتهای فیلم کاملا واضح نباشه این سکانس اما بسته به هوش و ذکاوت افراد بعضی اول ،وسط یا آخر فیلم متوجه میشن که اون سکانس اول چه ارتباطی با فیلم داره.
مثلا سریال مختار نامه با سکانسی شروع میشه که مختار ی حرکتی میزنه و اون خوک رو که مزارع رو خراب میکنه میکشه.
حالا سکانس تماشایی و اولیه خلقت چی هست؟
خب به نظر بنده میشه به ماجرای رانده شدن ابلیس اشاره کرد که همون اول خلقت آدم اتفاق میفته و به نوعی میشه تا ته ماجرا رو خوند!!!

حالا ماجرا چی هست؟

ماجرا از این قراره که ابلیس زورش میاد ولایت آدم خاکی رو بر خودش قبول کنه.

توجه کنید ابلیس الان تو ذهن من و شما چهره منفی هست اما اون موقع برا خودش یال و کوپالی داشته کم که نیست 6000سال.

تازه وقتی اینجوری میشه میاد به خدا میگه یک نماز میخونم برات که 2000 سال طول بکشه!!!!!

یعنی یک سوم عمرش!مثلا اگه من 60 سال عمرم باشه 20 سالش فقط یک نماز بخونم که وسطش وقفه هم نباشه!

به هر حال رونده میشه و فیلتر اصلی معلوم میشه! اون فیلتر هم جز "ولایت پذیری" نیست.

یعنی هرجا رو نگاه کنیم اون کار درست ها که جایی کم نیاوردن و فلان و بهمان بعضی هاشون به آزمون ولایت که رسیدن زدن جاده خاکی و مردود!!!!

تو دوران خودمونم کم نیستن اینجور افراد که چشم دیدن ندارن که ولایت کسی رو بر خودشون قبول کنن.

به نوعی خدا بوسیله آزمون ولایت مومن رو از منافق جدا میکنه،یا اصلا بهتر بگم ویژگی منافق اینه که چشم نداره ولایت کسی رو نسبت به خودش ببینه؛ و جالب هم اینجاست که ما هم باید از این صافی رد شیم!!!!

یا رد میشیم یا پشتش میمونیم و الفاتحه...


۱۲ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۲۱ ۰ نظر
رضا تائب

آن سخن کز دل برآید...

حکمت بازی ها کودکانه را اکنون میفهمم
 "زووووووووووووووووو"
تمرین این روزهای نفسگیر بود...
من که از همان زمان اول بودم...

۱۱ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۵۶ ۰ نظر
رضا تائب

پرت و پلا

آنان که میدویدند
 آنان که میخزیدند
همه به هم رسیدند...


۲۵ آذر ۹۲ ، ۲۲:۱۷ ۴ نظر
رضا تائب

پخش و پلا نگاری

تازه دارم میفهمم...
1-خدا نماز رو نذاشته که ما بخونیم و با خدا عشق و حال کنیم، اتفاقا نماز رو گذاشته تا بزنه تو پَر ما حال ما رو بگیره.
مگه نیومدیم که آدم شیم؟ باید زبری نماز بیاد به این لایه ای که رو ماهیت انسانی مون رو گرفته بخوره تا سیقلی بشه شاید اون موقع بشه بهمون گفت آدم!!!
زبری نماز که میگم منظورم اینه که نشستی پای نت یکدفه صدای "الله اکبر" بلند میشه، خب باید نمازمون رو بخونیم دیگه اما سخته، کار داریم یا داریم درس میخونیم صدا اذانو میشنویم حالا باید پاشی بری نماز بخونی و...
خب سخته دیگه، همین سختی ها رو بهش میگم زبری نماز که غبار رو از دلت پاک میکنه.
البته وضع همیشه هم اینطور نیست! و مث من اول راه نمیمونید و به جایی میرسید که از نمازتون لذت هم میبرید، اما ابتدائن ممکن نیست.
 2-مگر تو نمازت تو تشهد نمیگی"السلام علیک ایها النبی و..." داری به شخص مخاطب حاضر سلام میکنی."کَ" تو زبان عربی برای شخص حاضر به کار میره!!! خب سلام هم مستحبه و جوابش واجب!حالا هروقت سلام میدی جوابشو میگیری؟؟؟؟؟



----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن:عزیزان رو نوشت اولش به خودمه.
پ.ن:برای دست و قلم ما دعا بفرمایید،باهم سر سازگاری ندارند،دستم به قلم نمیره...
پ.ن:به روایتی شهادت مولامون امام رضا هم هست...
پ.ن:مورد اول کمی تقلید از استاد پناهیان و کمی هم ابتکار خودم بود.
پ.ن:خودش ماجرایی است این پ.ن آخر بماند تا بتراشمش و شکلش بدم...
طنز نوشت:مامان جون میدونم تو لگد نزدی تو شکم خواهرت،شیطون رفته بود تو جلدت.
              -اما مامان موهاشو که کشیدم کار خودم بود.
۰۷ مهر ۹۲ ، ۲۳:۵۷ ۸ نظر
رضا تائب

آیا عشق یک دروغ بزرگی نیود که به جامعه بشریت گفته شد؟

آیا عشق یک دروغ بزرگی نیود که به جامعه بشریت گفته شد؟


قسمتی از سخنرانی های استاد پناهیان که فکر کردم شاید بد نباشه بدونید...


"شما نیازی به تحقیق ندارید. کتاب وجود شما به شما معرفی میکنه عشق رو.

وقتی که تو عاشق او شدی، او عاشق تو شد؛ یه روز میای تو خونه میبینی تحویلت نمیگیره،

-چرا منو تحویل نمیگیری؟

+آخه سرم درد میکنه. چقدر باید بگم خسته شدم.

-تو عاشق من نیستی؟! تو به عشق خیانت کردی! تو مرا دیدی غش نکردی؟! آآآآآی مامان و هیچی دیگه...

-این گفت عاشق منه و عاشق بدون معشوق نفس نمیکشه!

بیا برو جمع کن ببینیم بابا...

اون عشقی که گفتن دروغ گفتن....

تو اصلن فرق بین عاشق و قاشقو میفهمی؟؟؟

عاشق دوست داره معشوقش رو به همه اهل عالم نشون بده و دوست داره همه اهل عالم به معشوق او عشق بورزند!

اصلن عشق تو روابط زن و مردی امکان نداره!

عشق یعنی چی؟گفت:

" گر از درت برانی***ور نزد خود بخوانی

رو کن به هر که خواهی***گل پشت و رو ندارد"

اصلن داستانهای عشقی اونجا (غرب) اصلشون دروغه."




----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ.ن1: از اردو اخلمد اومدم خسته و کوفته با یه بعد از ظهر جمعه دلگیر دیگه چه کنیم؟

پ.ن2: اینو نوشتم چون حس کردم طیف جوونای مذهبی دارن به بیراهه میرن.

پ.ن3:خودمونیم، چرا نسل سوم انقلاب اینقدر عاشق استادن؟

۰۸ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۵۵ ۵ نظر
رضا تائب

بالاتر از شهادت هم هست

بالا تر از شهادت هم هست...

"خدا حافظ رفیق" رو که همه یادمونه.

یکجا وقتی رزمنده ها رفتن پیش شاطری که فرماندشون بوده.یک قسمتیش از همون موقع خیلی نظرم رو جلب کرد.

اونم این بود که شاطر گفت: شماها از خدا شهادت رو خواستین، بهش هم رسیدین، نوش جونتون اما من چیز بهتری خواستم.

؟؟؟؟؟؟

با خودم گفتم مگر بهتر از شهادت هم میشه؟؟

...اما من چیز بهتری خواستم من رضای خدا رو خواستم.

دوباره با خودم گفتم مگر خدا راضی نیست که شهید شیم؟؟؟

الان میفهمم بعضی باید بمونن و یواش یواش شهید بشن.

هعی یادش بخیر چه فیلم خوبی بود.

کاش باز هم تو این ژانر فیلم ساخته بشه، جامعه نیاز داره...


خدا حافظ رفیق




۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۰ ۴ نظر
رضا تائب